نوشته شده توسط : arman
دولت، مجلس و قوه قضاییه با پرهیز از مسائل حاشیه ای و اختلافی، به یکدیگر کمک کنندرهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کردند: دولت، مجلس و قوه قضاییه، همه در جبهه واحد دفاع از اسلام، ملت ایران و استقلال و هویت کشور در مقابل تلاش همه جانبه قدرتهای استکباری، قرار دارند و باید با پرهیز از مسائل حاشیه ای و اختلافی، به یکدیگر کمک کنند.
![]()
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس، مسئولان عالی و قضات قوه قضاییه، ارتقاء دستگاه قضایی بمنظور تحقق عدالت قضایی در جامعه را مهمترین هدف برشمردند و ضمن تبیین برخی نکات مهم برای رسیدن به این هدف، همکاری همه دستگاهها بویژه قوای سه گانه را در شرایط کنونی فریضه و لازم دانستند و تأکید کردند: دولت، مجلس و قوه قضاییه، همه در جبهه واحد دفاع از اسلام، ملت ایران و استقلال و هویت کشور در مقابل تلاش همه جانبه قدرتهای استکباری، قرار دارند و باید با پرهیز از مسائل حاشیه ای و اختلافی، به یکدیگر کمک کنند. در این دیدار که در تالار اماکن متبرکه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس و در سالروز شهادت آیت الله بهشتی و 72 تن از یاران انقلاب اسلامی در هفتم تیر سال 1360، برگزار شد، رهبر انقلاب اسلامی ضمن تجلیل از شهید بهشتی و شهدای هفتم تیر، ارتقای قوه قضاییه و تحقق عدالت قضایی مورد نظر نظام اسلامی را زمینه ساز حل شدن بسیاری از مشکلات و برچیده شدن مفاسد دانستند و افزودند: با توجه به ظرفیت های موجود در کشور، قطعاً می توان با تلاش و ابتکار و بکارگیری ظرفیت ها، به هدف بزرگ ارتقای دستگاه قضایی رسید. حضرت آیت الله خامنه ای، در تشریح زیر ساخت های مورد نیاز برای ارتقای قوه قضاییه، خاطرنشان کردند: تدوین برنامه ای جامع، کامل، دقیق و همه جانبه، یکی از اساسی ترین کارها برای ارتقای این قوه است. ایشان تأکید کردند: تدوین برنامه جامع، کار بسیار مهمی است اما مهمتر از آن، اجرایی و عملیاتی شدن این برنامه جامع و حرکت شتابنده برای اجرا آن است. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: منظور از حرکت شتابنده، شتاب زدگی در حرکت نیست، بنابراین باید با حوصله و دقت اما بدون تأخیر، این کار انجام شود. رهبر انقلاب اسلامی، اتقان احکام قضایی را یکی دیگر از پیش نیازهای ارتقای قوه قضاییه برشمردند و خاطرنشان کردند: احکام قضایی باید از آنچنان استحکام محتوایی برخوردار باشند که اگر در معرض نظر متخصصان امور فقهی و حقوقی قرار گیرند، قاضی صادر کننده آن، هیچ دغدغه ای نداشته باشد. حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: تصمیم برای اتقان احکام دادگاهها باید در قوه قضاییه فراگیر شود زیرا نقض مکرر احکام دادگاههای بدوی نشان دهنده نقض محتوایی و شکلی احکام است. ایشان همچنین با تأکید بر لزوم کاهش توسل به زندان در مجازاتها، به عنوان یک سیاست جاری در قوه قضاییه، خاطرنشان کردند: باید تا آنجا که ممکن است، مجازات زندان به حداقل برسد زیرا زندان یک پدیده نامطلوب است و تبعات گسترده ای برای زندانیان، خانواده های آنان و حتی محیط کار افراد دارد. رهبر انقلاب اسلامی حفظ آبروی افراد را یکی از مسائل بسیار حساس و مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: بخش قابل توجهی از این موضوع، متأسفانه به فضاسازی ها و شایعه سازیهای برخی مطبوعات و پایگاههای رایانه ای مربوط می شود اما قوه قضاییه نباید به هیچ وجه تحت تأثیر این جوسازیها قرار گیرد. ایشان کادرسازی برای مناصب مدیریتی و مسئولیتهای ارشد قوه قضاییه را از دیگر لوازم ارتقای دستگاه قضایی برشمردند. حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود همکاری قوای سه گانه را یکی از نیازهای کنونی کشور دانستند و افزودند: امروز قدرتهای زورگوی دنیا، تمام توان خود را متمرکز کرده اند تا شاید بتوانند به نظام جمهوری اسلامی و حرکت عظیم آن که الهام بخش دنیای اسلام است، خدشه ای وارد کنند. ایشان بیداری کنونی در دنیای اسلام و شوق روزافزون توده های مردم به آرمانهای اسلامی را نتیجه حرکت پیش رونده جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی دنیای اسلام دانستند و خاطرنشان کردند: هر موفقیت و یا پیشرفت علمی نظام اسلامی، حرکت های عظیم اجتماعی مردم همچون انتخابات پرشور و همچنین ایستادگی و مقاومت جمهوری اسلامی در مقابل زورگویی های استکبار، هر کدام، مشوقی برای ملتها بمنظور پیگیری استقلال بر پایه اسلام است و بر همین اساس قدرتهای زورگو تمام توان خود را بر ملت ایران متمرکز کرده اند تا شاید این کانون اصلی را از رونق بیاندازند. رهبر انقلاب اسلامی جنجالهای مختلف بر ضد نظام اسلامی بویژه در زمینه حقوق بشر و انرژی هسته ای را در همین چارچوب ارزیابی و تأکید کردند: این قدرتهای زورگو که به دروغ نام خود را جامعه جهانی می گذارند، تلاش دارند جمهوری اسلامی ایران را از پشتوانه مردمی خود محروم کنند. حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح این توطئه افزودند: هدف اصلی قدرتهای استکباری از اعمال تحریم ها، مردم ایران هستند تا فشارها باعث شود که مردم به ستوه بیایند و از نظام اسلامی جدا شوند اما به فضل الهی در این توطئه نیز شکست خواهند خورد زیرا آنها مردم و مسئولان ما را همچنان نشناخته اند. ایشان تأکید کردند: این خدعه دشمن، برای مردم بخوبی شناخته شده است و به همین دلیل مردم در عرصه های مختلف حضور پرشورتری دارند و مسئولان نیز حقاً و انصافاً تمام تلاش خود را بکار گرفته اند. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش همه جانبه امریکا برای محاصره جمهوری اسلامی ایران، افزودند: آنها خودشان امروز در محاصره مشکلات جدی و غیرقابل حل هستند در حالیکه ایران به لطف خداوند، همه امکانات مورد نیاز را در اختیار دارد. حضرت آیت الله خامنه ای، امکانات و ثروت داخلی، مردم خوب، وجود منابع انسانی و نداشتن بدهکاری جهانی را از نقاط قوت ایران برشمردند و افزودند: در شرایط کنونی، دشمن با همه توان وارد میدان شده تا دسترسی جمهوری اسلامی به این منابع و نقاط قوت را کاهش دهد اما از طرف دیگر مسئولان هم تمام توان خود را بکار گرفته اند تا این توطئه خنثی شود. ایشان تأکید کردند: در چنین شرایطی، همکاری همه دستگاهها و قوای سه گانه لازم، فریضه و قطعی است. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: هرگونه واگرایی نیروها و قوای سه گانه از یکدیگر، به ضرر کشور است، بنابراین همه باید با یکدیگر همکاری کنند. حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: دولت، مجلس و قوه قضاییه، همه در یک جبهه و آنهم جبهه دفاع از اسلام، ملت شریف ایران و استقلال و هویت کشور قرار دارند و بر همین اساس، کمک به یکدیگر باید اصل قرار گیرد و برخی بگومگوها و خدشه ها در کار یکدیگر، حذف شوند . ایشان خاطرنشان کردند: اگر هر یک از طرفها بخواهد دائماً به کار طرف دیگر بپردازد، مشکل حل نخواهد شد، بنابراین هر یک از قوا از جمله قوه قضاییه باید وظیفه خود را بطور کامل انجام دهند و با قوای دیگر همکاری کنند. رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر بر تخلف ناپذیر بودن وعده الهی مبنی بر یاری تلاش کنندگان در راه حق، تأکید کردند. حضرت آیت الله خامنه ای همچنین از تلاشهای رئیس قوه قضاییه و مسئولان، قضات و کارکنان دستگاه قضایی تشکر و قدردانی کردند. در ابتدای این دیدار آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه در گزارشی از عملکرد سه ساله دستگاه قضایی، ضمن اشاره به دو عامل مهم مورد تأکید رهبر معظم انقلاب از جمله حفظ «اقتدار قوه قضاییه» و «اعتماد عمومی جامعه» مجموعه ای از اقدامات دستگاه قضایی را برای رسیدن به این اهداف تشریح کرد. رئیس دستگاه قضا توسعه و بازسازی، بهره گیری از فناوری های نوین، توجه ویژه به موضوع نظارت، راه اندازی معاونت مطالعات راهبردی، تدوین برنامه جامع، برخورد قاطع با مفاسد اقتصادی و مقابله بی امان با قاچاقچیان و برهم زنندگان امنیت اجتماعی، ساماندهی مسائل مرتبط با ثبت اسناد و املاک در کشور، توجه ویژه به موضوع پیشگیری از جرائم و حضور فعال در مجامع بین المللی برای مقابله با هجمه ی غرب درخصوص حقوق بشر را از جمله اقدامات دستگاه قضا برشمرد. کلیپی برای عصبانیت بی بی سی از انتخاب مُرسیشبکه اجتماعی افسران در کلیپی، به بررسی عصبانیت بی بی سی از انتخاب مُرسی به ریاست جمهوری مصر پرداخته است.
![]()
شبکه اجتماعی افسران در کلیپی، به بررسی عصبانیت بی بی سی از انتخاب مُرسی به ریاست جمهوری مصر پرداخته است. برای مشاهده این کلیپ می توانید به اینجا(+) مراجعه کنید.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس: چند سکانس از یک ترورآقا مرتب از شهید بهشتی میپرسیدند: «چرا همه میآیند، اما ایشان نمیآید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست. دور و بریها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند.
![]()
با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا که منافع خود را در ایران از دست رفته میدید، تلاشهای گستردهای را برای براندازی این نظام نوپا آغاز کرد. علاوه بر فعالیتهای گستردهی جاسوسی و ایجاد غائلههای قومی در نواحی مرزی ایران که با محوریت سفارت آمریکا در تهران ساماندهی میشد، سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) هم طرح فونیکس (phoenix) را برای مقابله با انقلاب اسلامی مردم ایران طرحریزی کرد. بر اساس این طرح، باید سران نظام نوپای اسلامی از میان برداشته میشدند تا جمهوری اسلامی به زانو درآید. نقشهای متعدد و تأثیرگذار آیتالله خامنهای در جمهوری اسلامی در کنار پافشاری ایشان در مقابله با جریانهای منحرف و بیگانه، منافقین کینهتوز را که وابستگی آنها به بیگانگان در شرایط آن روز روشن شده بود، به تصمیم خطرناکی رساند. تنها با گذشت یک هفته از تصویب عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس و پس از بیانیهی منافقین در اعلام جنگ مسلحانه با نظام، آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند. حضرت امام رحمهالله بلافاصله پس از ترور، در پیام خود پرده از چهرهی عوامل ترور برداشتند: «اینان آنقدر از بینش سیاسی بینصیبند که بیدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایت دست زدند و به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است.» استدلالهای آیتالله خامنهای در مورد خیانتهای بنیصدر به گونهای بود که در جلسهی نهایی بررسی عدم کفایت سیاسی رییسجمهور در مجلس، نمایندگان موافق با عدم کفایت، با در اختیار قرار دادن وقت خود، از ایشان خواستند تا در آن جلسه هم صحبت کنند. حضور آیتالله خامنهای در پشت تریبون در حالی که کیف بزرگی از اسناد را به همراه آورده بودند، تعجب خیلیها را از میزان خیانتهای بنیصدر در طول مدت 16 ماههی ریاست جمهوریش برانگیخت و بالطبع دشمنیهای زیادی را از سوی سازمان منافقین و گروه فرقان به عنوان حامیان بنیصدر برای آیتالله خامنهای به بار آورد. 2 محافظ بیسیم را برداشت. کُدشان «حافظِ هفت» بود. «مرکز 50- 50»؛ این رمزِ آمادهباش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه. محافظ یکدفعه توی بیسیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دکتر فیاضبخش و چند نفر دیگر از پزشکهای مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، ... بگو بیایند بیمارستان بهارلو.» بیرون از مسجد، آیتالله خامنهای لحظاتی به هوش آمدند اما بلافاصله از هوش رفتند. در بین راه بیمارستان هم چند باری به هوش آمد و دوباره از هوش رفتند؛ ایشان هر وقت به هوش میآمدند شهادتین میگفتند. لبها و چشمها تکان میخوردند؛ خیلی کم البته. ابتدا ایشان را به درمانگاهی در همان نزدیکیها در خیابان قزوین بردند اما کاری از دست کسی بر نمیآمد و باید ایشان را به جای دیگر میبردند. در این بین پرستاری که فهمید ایشان آیتالله خامنهای، امام جمعه تهران هستند، بلافاصله به محافظین گفت یک کپسول اکسیژن همراهشان ببرند اما انگار کسی صدای او را نشنید برای همین هم کپسول را برداشت و خودش را به ماشین رساند. پایههای کپسول را تکیه دادند روی رکاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر آقا. در تمام راه، ماسک اکسیژن را روی صورت آقا نگه داشت. به لطف خدا، وضعیت آیتالله خامنهای با تلاش پزشکان و بعد از انجام عمل جراحی و تزریق 37 واحد خون تثبیت شد و ایشان را برای ادامه درمان و تامین امنیت بیشتر به بیمارستان قلب شهید رجایی انتقال دادند. دکترها میگفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته و برگشته. یکبار همان انفجار بمب بود، یکبار خونریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یکبار هم جمع شدن پروتئینها در ریه و حالت خفگی. همهی اینها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو میانداختند روی آقا. گاهی حتی دکترها بغلشان میکردند تا لرز را کمتر کنند. معلوم نبود منشأ این تبها کجاست؟ 3 ترورها کور نبودند، در واقع مبنای تحلیلی داشتند. اولش فکر کردند که با ترور رهبران حل میشود. بعداً دیدند لایههای دیگری هم وجود دارد. پس موتور ترور را متوقف نکردند، بلکه به لایههای بعدی هجوم آوردند تا شاید بتوانند به هدف برسند و البته ممکن نبود؛ برای این که ماهیت قدرت در ایران چیز دیگری بود. هدف در واقع این بود که یک خلأ قدرتی در کشور ایجاد شود و نیروهای سازمانیافتهی ترورکننده، جایگزین این قدرت شوند. یعنی هرج و مرجی پدید بیاید تا اینها بتوانند جایش را بگیرند. این اتفاق نیافتاد و ناموفق بود و حتی اثرات مثبت برای نظام داشت. این اقدام مانند اقدام سال 58 در ترور شهید مطهری اثر خود را به جا گذاشت و باطل بودن اندیشهی بنیصدر و طرفدارانش را به وضوح برای مردم روشن ساخت. اگر بنا بود این بطلان اندیشه از طریق مباحثات کلامی پیش رود، شاید سالها طول میکشید اما با این اقدام ناجوانمردانه، یکشبه و یکروزه فساد خود را آشکار ساخت. ترور آیتالله خامنهای اولین بارقههای خود را بر هواداران مردمسالاری دینی تابید. مردم به این فکر فرو رفتند که اگر رقیب حرف حساب دارد که نیازی به کشتار ندارد. 4 «ما منتظر بودیم که آقای بهشتی برگردند و از ایشان حال آقا را بپرسیم. یادم هست که من احوال را که پرسیدم، ایشان گفتند که الحمدلله از خطر گذشته است. یک جملهای من در آن صحبتم گفتم و ایشان هم جوابی دادند که در ذهن من همیشه باقی مانده است. من پرسیدم که این بمب به کجا اصابت کرده است و طرفهای مثلاً گلو و اینجاها چطور است؟ آقای بهشتی هم که آدم باهوشی بود، خیلی زود مطلب را گرفت و گفت که آقای مهاجری مطمئن باشید که ایشان میتوانند سخنرانی کنند. چون ایشان خطیب جمعه بودند و خوشبیان هم بودند، ایشان متوجه منظور من شد که آیا امام جمعه داریم یا نه؟»یک روز قبل از انفجار محل حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران و شهادت آیتالله دکتر بهشتی که قاعدتاً آیتالله خامنهای نیز باید در آن جلسه حضور داشتند، انفجار بمبی دستساز در مسجد اباذر تهران، امام جمعهی آن زمان تهران را میهمان بیمارستان بهارلو کرد. شهید آیتالله بهشتی از نخستین افرادی بود که برای بررسی اوضاع و خبرگیری از احوال آیتالله خامنهای، از اعضای مؤسس حزب جمهوری اسلامی به بیمارستان رفت.امام مرتب پیغام میدادند و از اطرافیان میپرسیدند که: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان هم ساعت دو بعد از ظهر 7 تیر پخش شد. دکتر میلانینیا رادیو را گذاشت بیخ گوش آقا. آن موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازهای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند. 5 چهار روز بعد از حادثه که آیتالله خامنهای از وضعیت بحرانی ساعات نخست حضور در بیمارستان خلاص شده بودند و پس از انجام عمل جراحی وضعیت ایشان تثبیت شده بود، ایشان در مصاحبهای با یک گروه تلویزیونی ضمن تشریح وضعیت خودشان در سخنانی خطاب به حضرت امام رحمهالله و ملت مسلمان ایران، از آنان به سبب پیامها و ابراز محبتهایشان تشکر کردند.بیتی که آیتالله خامنهای در پاسخ به پیام محبت آمیز امام رحمهالله خطاب به ایشان گفتند نشان از میزان ارادتشان به رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران داشت: بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی آقا در مصاحبهای خطاب به مردم فرمودند: «از امت مسلمان و قهرمان که این همه دارند فداکاری میکنند در جبههها و پشت جبههها، این همه دارند جانهای عزیز و نفیسشان را در راه خدا میدهند، انتظار نداریم که در مقابل یک حوادث کوچکی از این قبیل اظهار نگرانی و احساس نگرانی کنند و ما را بیشتر از آنچه که شرمنده هستیم، شرمنده نکنند.» 6 خیلی از چهرههای انقلاب برای عیادت میآمدند، اما آقا مرتب از شهید بهشتی میپرسیدند: «چرا همه میآیند، اما ایشان نمیآید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست. دور و بریها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند. دکتر منافی گفت بهترین راه این است که بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و کمکم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند. گفتند فقط یکی دو نفر شهید شدهاند.آقا از جمع آن شهیدها به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دکتر بهشتی و محمد منتظری. اولین کسی هم که به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقا اول پرسیدند آقای بهشتی چطورند؟ گفتند یک مقدار پاهایش مجروح شده است. آقایان که رفتند، ایشان رو کردند به دکتر میلانینیا و پرسیدند شما از حال ایشان خبر داری؟ دکتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم.» پرسیدند: «مراقبت جدی از حال ایشان میشود؟ آنجا هم سر میزنید؟» بعد هم دکتر را سؤالپیچ کردند. دکتر میلانینیا با بغض از اتاق زد بیرون. دوباره که آمد، آقا را دید که بچههای همراه را جمع کردهاند و ازشان بازجویی میکنند. دکتر دست و رویش را شسته بود. نشست و یکی یکی اسم همهی شهدای حزب را به آقا گفت. منبع:پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
:: بازدید از این مطلب : 189 نوشته شده توسط : arman
روایت وطن امروز از دروغ پراکنی بیبیسی درباره مرسیبیبیسی با انتشار خبر جعلی وابستگی و تمایل محمد مرسی به عربستان سعودی از عدم تمایل وی به رابطه با ایران سخن گفت.
![]()
روزنامه وطن امروز در شماره امروز خود در یادداشتی با عنوان « حسادت ایرنا به فارس »به قلم « زهرا طباخی » آورده است: با عنوان یکی از مهمترین ابزارهای برتری یابی سیاسی در کشاکش جنگ نرم اطلاعاتی بهرهگیری از کانونهای مدیریت قوی و به روز «رسانه» است. هر دولتی بنا به ویژگیهای سیاسی نظام متبوع خود از بازوان رسانهای برخوردار است که با صرف هزینههای کلان تلاش میکند در کارزارهای بینالمللی آفند و پدافندهای مناسبی در حوزه برتری اطلاعاتی از خود بروز دهد.
یکی از اقدامات معمول پدافندی در حوزه جنگ رسانهای تکذیب اخبار است به این صورت که مدیران رسانههای کشوری یا منطقهای با اهداف مشترک تصمیم میگیرند به محض مواجهه با یک حمله رسانهای سیاسی شدید پیش از عبور از بحران برای کنترل شرایط دشوار پیشرو بنیان خبر ضربه زننده را نشانه بگیرند. معمول این است که ابتدا صحت خبر مورد نظر زیر سوال برده میشود تا یک فرصت کوتاه برای تجدید قوا و تصمیمگیری در ذیل گمراهی پدافندی، ایجاد شود و ضمن بررسی پایههای خبر تلاش میشود با استفاده از زمان کوتاه بررسی اصالت خبر توسط مخاطبین، راههایی برای کنترل میزان خسارت روانی به بار آمده پیش بینی شود.
درباره موج بیداری اسلامی رخ داده در منطقه خاورمیانه اولین تشخیص متخصصان حاضر در اتاق فکر رسانه غرب این بود که اصل «اسلامی» بودن این حرکت عظیم به چالش کشیده شود تا در طول زمان پیش رو با استفاده از همه استراتژیهای مبارزه از جمله استفاده از ظرفیت نفودیهای استعمار در اجتماعات فکری و سیاسی مردمی، خط فکر قوی اسلامی در منطقه به حاشیه رانده شود. انتخاب نام «بهار عربی» و تاکید بر آن از همین رو بوده است.
بگذریم از تاکیدات برخی سیاسیون جاهل یا جاعل داخلی که خواسته یا ناخواسته با استراتژی مشهور دشمن همراه شدند. وقتی اولین دولت اسلامگرا در تونس به قدرت رسید مجددا بحرانیابی رسانهای صورت گرفت و ضمن پذیرش اصل به قدرت رسیدن اسلامگرایان، بنا بر این گذاشته شد که با شدت گرفتن مشکلات اقتصادی رویگردانی مردم از احزاب تازه به قدرت رسیده بی تجربه حتمی خواهد بود. اما قویترین ضربه، در مصر به پیکره غرب وارد شد آنجا که بعد از مخاطرات بسیار اصل سیستم دموکراسی غربی به چالش کشیده شد. بعد از عملی شدن صدها نقشه رسانهای از جمله تخریب چهره اسلام با بزرگ جلوه دادن اقلیت سلفی وابسته به عربستان و اسلام انحرافی که مسیحیان را کشتار میکند و زنان را محروم از حقوق اولیه اجتماعی میداند باز هم آنچه از صندوقهای رای بیرون آمد اسلامی نزدیک به شق نبوی و علوی به نام اخوانالمسلمین بود. پس تلاشهای بعدی موتور تخریب رسانهای غرب به سمت خاستگاه اسلام اصیل مجددا چرخید. بیبیسی با انتشار خبر جعلی وابستگی و تمایل محمد مرسی به عربستان سعودی از عدم تمایل وی به رابطه با ایران سخن گفت.
منطق حکم میکرد به محض شیوع چنین خبر کذبی، رسانه دولت مدیریت امور را به دست گرفته و ضمن بررسی اصالت و صحت خبر کذایی پدافند رسانهای را آغاز کند. در مقابل با خالی ماندن عرصه از مبارز رسانهای خبرگزاری فارس اقدام به بررسی موضوع کرده و ضمن انتشار مصاحبهای مفصل با منتخب مردم مصر پرده از پروژه کثیف بیبیسی و اذناب وابسته دجال از جمله العربیه برداشت. مشخص است که طبق روند ترسیم شده؛ العربیه باید ابتدا مصاحبه محمد مرسی با رسانه معتبر و مشهور ایرانی را دروغ بخواند و تیم مدیریت رسانه غرب نیز از دیوار بلند حاشا صعود کنند، دیواری که سقوط از آن حتمی است اما در کشاکش بررسی موضوع توسط مخاطبین فرصت مناسبی برای عملی کردن نقشههای بعدی و تهیه تحلیلهای مناسب فراهم خواهد شد.
حال سوال این است که نقش رسانه دولتی ایران، ایرنا در این فضای جدی جنگی کجاست؟ حمایت از دشمن و زیر سوال بردن آفند موثر و سهمگین رسانه خودی و همراهی با رسانههای دشمنان قسم خورده و تابلودار منطقهای مثل عربستان و کویت؟! جالب اینجاست که پیش از این هم رسانه دولت به علت مدیریت ضعیف و غیرعلمی خود به دولت جمهوری اسلامی و شخص رئیسجمهور نیز خسارتهای فراوانی وارد کرده است. کاهش محبوبیت احمدینژاد در داخل و توجیه ضعفهای مشهور بعضی متخلفان حاضر در تیم رسانهای دولت و سایر جایگاههای حساس مدیریتی از آن جمله است. بعد از همه گیر شدن جمله «ما ایران را دوست داریم اما روزنامه ایران را نه!» اکنون ظاهرا نوبت به اپیدمی تنفر از ایرنا رسیده است!
هامون به نقل از خبرگزاری فارس: ساز ناکوک اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوریدر فضای سیاسی انتخاباتی کنونی آنچه برای اصلاحطلبان از رسیدن به کاندیدایی مشخص، مهمتر مینماید، تلاش برای بازگشت به قدرت است. اما مجرای این تلاشها چیست؟
![]()
آیا زمانهی دوم خردادی دیگر فرا رسیده است؟ این سؤال وقتی پدید میآید که تیتر «بازگشت به دوم خرداد» همراه با تصویر یکی از کاندیداهای احتمالی بر صفحهی نخست یک رسانهی مطرح اصلاحطلب، نقش میبندد. واقعیت این است که آنها سودای بازگشت به قدرت کردهاند، قدرت از دست رفته، سالهاست نه به پاستور راهی دارند و نه روزگار خوش سابق در پارلمان، این اما تمام ماجرا نیست و روزگار ناخوش آنها تنها به نبودشان در پاستور و غربتشان در بهارستان خلاصه نمیشود. دور دهم انتخابات ریاست جمهوری که فرا رسیده بود، چنان کردند که امروز بخشی از آنان دوران محکومیت را سپری میکنند و بعضی دیگر از بزرگانشان زاویهای انتخاب کرده و گوشهنشینی را برگزیدهاند، اندکی از آنان نیز اگر چه ماندند اما سکوت را بر هر چیز دیگری ارجح دانستند. هر چه بود اصلاحطلبانی که در برههای از زمان جزیی از ساختار قدرت در سپهر سیاسی ایران تعریف میشدند، هماکنون ارتباطشان با بخشهای گوناگون ساختارهای قدرت یا شکننده و ضعیف است یا به کل منقطع. اما داستان بازگشت چیست؟ این مهمترین سؤال برای تحلیلگران و رصدگران مسائل سیاسی است. شاید حتی مهمتر از این سؤال که کاندیدا و کاندیداهایشان کیستند؟ «چرایی بازگشت» و «چگونگی بازگشت» باید به این دو پرسش پرداخت و برای رسیدن به پاسخ به بررسی شرایط کنونی آنان همت گماشت؛ امری که آنان باب میلشان نیست و بر آنند تا بیشتر از آینده برای همه سخن بگویند نه آنچه امروز بر آنها میگذرد. چرایی و چگونگی بازگشت گروههای مختلف آنها امروز هر یک به گونهای متفاوت میاندیشند. بسیاری از نیروهای سیاسی متفرق شده و برخی حتی شوق نشستن بر سر یک میز با رفقای دیروز را ندارند. حاصل جمع همهی اینها بیشک به یک درمان احتیاج دارد؛ سامان مجدد و این بیتردید میتواند مهمترین دلیل تلاش برای بازگشتشان به قدرت باشد. به دیگر سخن اینکه تصمیمسازان آنان نیک میدانند چنین رقابت بزرگی که طعم سودای بازگشت به قدرت از دست رفته را دارد، بهترین بهانه برای آوردن و نشاندن رفقای دیروز در گعدههای سیاسی است. آنچه تئوریسینهای آنان علاقه دارند تصویر امروز اصلاحطلبان باشد، تلاش برای یافتن نامزد مناسب از میان کاندیداهای مطرحشان است. این چنین وانمود میکنند که در مرحلهی رسیدن به اجماع بر سر کاندیدای واحد هستند. آیا آنها به واقع در چنین مرحلهای قرار دارند؟ واقعیت این است که اصلاحطلبان آگاهانه از پاسخ به این سؤالها میگریزند. حاکمیت چه نظری دربارهی بازگشت این جریان دارد؟ آیا جواز حضورشان صادر شده که به انتخاب کاندیدا میپردازند؟ اما این همهی ماجرا نیست! اما این همهی ماجرا نیست! به نظر میرسد تصمیمسازان این جریان برای تحقق غیر از این (عدم موافقت با حضور و معرفی کاندیدای اصلاحطلب یا مناسب نبودن شرایط برای چنین رویدادی) نیز خود را آماده میکنند. رفتارشناسی این طیف دو گزینه را پیش روی تحلیلگران قرار میدهد: «تحریم یا مشارکت فعال بدون حضور کاندیدا» بر مبنای چنین رفتارشناسی است که میتوان گفت بخشی از این جریان که طیف رادیکالشان را در بر میگیرد، بار دیگر بر شیپور تحریم خواهند دمید و از ضرورت عدم حضور در انتخابات خواهند گفت؛ اینها اما تمام اصلاحطلبان نیستند. چراکه بخشهای بزرگتری از این جریان، از «سیدمحمد خاتمی» (مجمع روحانیون مبارز) تا کارگزاران سازندگی (طیف متمایل به هاشمی رفسنجانی) برآنند تا هر طور شده این صحنه، فارغ از نیروها و فعالیتهای اصلاحطلبان نباشد. پس چه خواهند کرد؟ واضح است که انتخابات 84، بسیاری از مرزهای پیشین سیاسی را بر هم ریخته است. بخشهایی از اصولگرایان و اصلاحطلبان که رقبای دیرینه بودند، هماکنون در برخی نقاط که البته اکثر آنها به دولت محمود احمدینژاد میرسد، بعضاً نزدیکی عقیده پیدا کردهاند. اما آیا این بخشها در رقابتی به بزرگی انتخابات ریاستجمهوری به وحدت نظر خواهند رسید؟ این همان نسخهای است که تصمیمسازان اصلاحطلب برای روز مبادا نگه داشتهاند. گمانهای که نگارندهی این سطور به عنوان فرضیهی «یار قرضی» از آن یاد میکند. شفافتر سخن بگوییم؛ اصلاحطلبان چرا و چگونه میخواهند به یک کارت مشترک با اصولگرایان برسند؟ این جریان نیک میداند که اگر کاندیدا نداشته باشد و البته در ادامه از تحریم هم سخن بگوید، شاید تبدیل شود به چیزی شبیه نهضت آزادی و مانند آنها در ساختار سیاسی ایران؛ پس راه چاره، حمایت از یک کاندیدای اصولگراست. بر این اساس اگر چنین شود، آنان از میان افرادی از اصولگرایان که سودای رسیدن به صندلی برجای مانده از محمود احمدینژاد در پاستور را دارند، فردی که بیشترین اشتراک نظر با آنان را داشته باشد و البته حاضر باشد سهم آنان را نیز در قبال حمایتشان پرداخت کند، برخواهند گزید. اما آنان تا چه حد برای استفاده از «یار قرضی» جدّی هستند و تا چه اندازه به آن باور دارند؟ اساساً چه دلیلی دارد به این نسخه عمل کنند؟ واضح است که این اتفاق بهترین گزینه و راهکار در صورت نداشتن کاندیدا خواهد بود. رفتارشناسی اصلاحطلبان به تحلیلگران میگوید، آنان در انتخابات مجلس نهم حتی با اینکه به صورت سازماندهی شده نامزدی برای حضور در عرصهی انتخابات نداشتند اما ترجیح دادند وارد فاز تحریم نشده و اندک ارتباط باقی مانده و موجود با حاکمیت و ساختارهای قدرت رسمی کشور را حفظ کنند. چنین شد که آنان به گفتهی سیدمحمد خاتمی، استراتژی «نه تحریم، نه مشارکت» را برگزیدند. دولت «وحدت ملی» برای عدم وحدت اصولگرایان؟ اما هماکنون آیا این مسئله - یعنی اندیشیدن بر سر رسیدن به یک کاندیدای مشترک - رویدادی قریب است؟ پاسخ این است: «یار قرضی» یادآور تلاش شیخ «علیاکبر ناطق نوری» و «اکبر هاشمی رفسنجانی» و برخی دیگر از اصولگرایان در دولت اول محمود احمدینژاد است برای پروژهای که از آن به عنوان دولت «وحدت ملی» یاد میشد. ماجرایی که در آن برهه به دلیل همراه نشدن اصلاحطلبان، رنگی از واقعیت به خود نگرفت. هماکنون اما شرایط متفاوتی بر سپهر سیاسی ایران حاکم است. این بار اصلاحطلبان شاید بر آن شوند که به چیزی شبیه دولت وحدت ملی فکر کنند. البته آنان از این راه فقط به سامان مجدد خود نمیاندیشند بلکه یک هدف مهمتر نیز در پیش دارند؛ برهم ریختن سامان اصولگرایان. نیازی به کتمان نیست. امروز اصولگرایان در اوج قدرت، با برخی اختلافنظرها (در عین حفظ و اعتقاد به اصول و گفتمان انقلاب اسلامی) مواجهاند. تصمیمسازان اصلاحطلبان به تعمیق این اختلافنظرها میاندیشند و شاید به اینکه کاتالیزوری شوند برای این تعمیق. شاید باورشان این است که حمایتشان از یک کاندیدا به افتراق بخشهایی از اصولگرایان منجر شود. این البته تمام ماجرا نیست. آنان برآنند چنانچه نامزد مورد حمایتشان توفیق یافته و راهی پاستور شود، با نشاندن وزرایی از جنس اصلاحطلب بر کرسیهای هیئت دولت که سهمشان از حمایت دوران انتخابات است، چنان کنند که قابل تصور است. اما آیا در هر دو صورت یعنی معرفی کاندیدای مستقل یا مشترک، این جریان، شانسی برای پیروزی دارد؟ فرضیههایی برای شکست! اصلاحطلبان اگر حتی بتوانند نسبت به معرفی کاندیدا اقدام کنند، آن قدر در میانشان چند دستگی وجود دارد تا به یک کاندیدای واحد نرسند. آنها برآنند تا خود را طرف بازی نشان دهند، حال آن که این جریان در صورت حضور در رقابت، فقط جزیی از بازی خواهد بود نه طرف بازی. به دیگر سخن اینکه آنان نمیتوانند به دلایل مختلف، انتخابات را تبدیل به رقابت دوقطبی کنند تا باز حال و هوای دوم خردادی دیگر بر سپهر سیاسی ایران حکم فرما شود؛ پس انتخاب میان این و آن یعنی یک اصلاحطلب و یک اصولگرا نخواهد بود و وقتی چنین شود، سبد این جریان آن قدر رأی نخواهد داشت که قدرت از دست رفته را بازیابند. اما استفاده از یار قرضی میتواند رهایی بخش آنان از این بحران باشد؟ به نظر میرسد هیچ کاندیدایی که تابلوی اصولگرایی داشته باشد، حاضر نیست این صفت را یدک بکشد که اهالی فتنه یا لااقل کسانی که قرابتی دارند با اهالی فتنه، پشت سر او قرار گیرند. اصولگرایان ترجیح میدهند همچنان پرچم دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی را در دست داشته باشند و این خصیصهی هر نامزد احتمالی اصولگرا خواهد بود. چراکه عقل و سیاست نیز چنین حکم میکند. اصولگرایان میدانند، اصلاحطلبان امروز، اصلاحطلبان پیش از انتخابات 88 نیستند. اینجا اما یک نکتهی مهم، مغفول مانده است؛ نسبت اصلاحطلبان و جریان انحرافی در انتخابات چگونه خواهد بود؟ اصلاحطلبان به خوبی به زاویهی «جریان انحرافی» با بخشهای بزرگی از اصولگرایان واقفاند. رسانههای آنان این روزها مملو از مصاحبههایشان با اعضای این جریان است. شفافتر بگوییم؛ نسخه پیچان اصلاحطلب، «جریان انحرافی» را ذخیرهی شب انتخابات خود میدانند. شرح و بسط اینکه آنان چه خواهند کرد، فرصتی و مجالی دیگر میطلبد.(*) *مصطفی صادقی؛ کارشناس مسایل سیاسی
هامون به نقل از برهان: دوئل بی بی سی و خبرگزاری فارس /سند«انتشار پی در پی اخبار نامتعارف و جنجالی از خبرگزاری 'فارس' که سرنوشتی جز تکذیب نمییابند، این گمانه را ایجاد کرده که شاید این خبرها آگاهانه و عمدی منتشر میشوند و نه به دلیل سهو و اشتباه.»
//
بی بی سی فارسی BBC Persian سه شنبه 6تیر (June 26) گزارش داد: «انتشار پی در پی اخبار نامتعارف و جنجالی از "خبرگزاری فارس"که سرنوشتی جز تکذیب نمییابند، این گمانه را ایجاد کرده که شاید این خبرها آگاهانه و عمدی منتشر میشوند و نه به دلیل سهو و اشتباه.»
هامون به نقل از جام نیوز: دشمنان با نقاب طرفداری از حقوق بشر ایران را متهم به نقض آن میکنندرئیس قوه قضاییه گفت: دشمنان انقلاب با نقاب طرفداری از حقوق بشر وارد میدان میشوند در حالیکه خود بیشترین نقض حقوق بشر را انجام میدهند اما ایران را متهم به نقض حقوق بشر میکنند.
![]()
مقدس آیتالله آملی لاریجانی در مراسم دیدار مسئولان و کارکنان قوه قضائیه با مقام معظم رهبری اظهار داشت: در یک نگاه کلی میتوان گفت با همکاری مسئولان قوه و قضات و کارمندان گامهایی در جهت ارتقا دستگاه قضایی برداشته شده اما این بدان معنا نیست که از کاستیها غفلت داشته باشیم. وی ادامه داد: مسئولیتها و انتظارات از دستگاه قضایی بسیار سنگین و رسیدگی به این امور مستلزم زیر ساخت مناسب است که مهمترین آنها وجود منابع انسانی کارآمد مخصوصا قضات است که تحقق آن به آسانی میسر نمیشود. وی با اشاره به دیدار سال قبل مسئولان قوه قضائیه با رهبر گرانقدر انقلاب و فرمایش ایشان مبنی بر اینکه دو عامل قدرت و اقتدار و اعتماد عمومی در موفقیت دستگاه قضایی نقش مهمی دارند گفت: با توجه به این دو عامل مهم طی سال گذشته اقداماتی انجام شد. لاریجانی با بیان اینکه یکی از این اقدامات در زمینه توسعه و بازسازی منابع انسانی بود گفت: بسیاری از نیروهایی که در ابتدای انقلاب وارد قوه قضائیه شدند در حال بازنشستگی هستند که با افزایش شهرها و توسعه جمعیت متأسفانه این امور در سالهای دور پیشبینی و برای آن سرمایهگذاری نشده است. آملی لاریجانی با بیان اینکه بخش عمدهای از کاستیها به عدم پیشبینی در گذشته برمیگردد گفت: در کشورهای پیشرفته اروپایی میانگین تناسب قضات و جمعیت در ازای هر 100 هزار نفر 19 قاضی است در حالیکه در ایران با احتساب 7 هزار و 500 قاضی در مقابل 75 میلیون نفر جمعیت حدود 10 نفر نسبت به یکصد هزار نفر است و این امر نشان دهنده بار سنگین روی دوش قضات است که کیفیت کار را با کاستی روبرو میکند. وی ادامه داد: با اصلاح آییننامهها، اعطای تسهیلات و جذب قضات در سال 90 از میان 15 هزار داوطلب یک هزار و 331 نفر جذب دستگاه قضایی شدند. همچنین از میان کارآموزان 187 نفر فارغالتحصیل شده و 710 نفر نیز مشغول تحصیل هستند. آملی لاریجانی گفت: با انجام فراخوان شهریور ماه امسال و طرح نخبهگزینی امیدواریم مشکل کمبود قاضی در دستگاه قضایی تا حد امکان برطرف شود. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه استفاده از فناوری نوین در دستگاه قضایی یک ضرورت است خاطرنشان کرد: با همت مرکز آمار قوه قضائیه استفاده از فناوریهای نوین توسعه بسیار یافته است و بیش از 98 درصد تشکیلات دادگستری کشور به سیستم CMS متصل شده است و این سیستم امکان ارزشمندی برای تحصیل آمار مورد نیاز فراهم میکند و مسئولان نظارتی نیز میتوانند بصورت آنلاین آرای صادره در محاکم را مورد ارزیابی قرار دهند. وی ادامه داد: در این طرح که به صورت آزمایشی در تهران آغاز میشود بسیاری از مراجعات، تعیین وقت رسیدگی، پیگیریها و ابلاغها از طریق اینترنت انجام میشود و امیدواریم با ساز و کارهای جدید در آینده نزدیک تسهیلات خوبی برای ارائه به مردم فراهم شود. رئیس دستگاه قضایی گفت: حدود 20 خدمت قابل توجه دیگر در مرکز آمار قوه قضائیه برای ارائه به مردم عرضه میشود. آملی لاریجانی با اشاره به اهمیت امر نظارت و تأثیرگذاری آن بر سلامت امر قضا اظهار داشت: در طول سه سال گذشته نظارتها توسعه یافته است و با نوعی نگرش جدید دیوان عالی کشور وظیفه نظارت بر محاکم را از طریق نظارت مستمر باید محقق کند قضات در قالب هیئتهای مختلف به استانها میروند و به بررسی محاکم میپردازند هر چند با وجود محدودیتها این نظارتها از نظر کمی زیاد نبود. آملی لاریجانی با اشاره به بازرسیهای انجام شده توسط دادسرای انتظامی قضات از 11 استان کشور خاطرنشان کرد: 100 مورد نظارت نیز توسط رئیس قوه قضائیه انجام شده و با تشکیل شورای عالی نظارت شدت خواهد گرفت. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه یکی از ضرورتها، ایجاد جایگاهی برای مطالعات راهبردی و پیگیری سیاستهای مدون است گفت: برای انجام این کار اخیرا اقدام به تشکیل معاونت راهبردی شده است. وی ادامه داد: تنظیم و تصویب اصول در قوه قضائیه وقتی به کمال میرسد که بر اساس برنامه جامع حرکت کند. با استفاده از اقدامات قبلی و توسعه آنها برنامه پنجم توسعه قوه قضائیه مراحل خود را به پایان رسانده و آماده اجراست که مهمترین برنامهها پایهگذاری سیاستهای ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب و اسناد بالا دستی است. آملی لاریجانی یکی از مهمترین اقدامات انجام شده در سال 90 را برخورد قاطع با فساد در ابعاد مختلف ذکر کرد و گفت: در سال 90 شاهد محاکمه قاطع متهمان فساد اقتصادی، مبارزه با قاچاقچیان و همچنین سارقان مسلح بودیم و دستور اکید داده شده ضمن رسیدگی سریع به پروندهها حکم محکومان در اسرع وقت و در برخی موارد در ملاء عام اجرا شود تا عبرتی برای سایرین باشد. وی با بیان اینکه در انجام این وظایف تردید نخواهیم داشت ادامه داد: اکنون در جرایم خاص مانند قاچاق مواد مخدر، سرقت مسلحانه و شرارت با کاهش قابل توجهی روبرو هستیم به طوریکه ارتکاب جرایم خشن با کاهش قابل توجه 15 درصدی روبرو بود. وی ادامه داد: نرخ رشد ورود به زندان از 20 درصد سال 89 به 3 درصد کاهش یافته و پروندههای جزایی سراسر کشور کاهشی بین 1.8 تا 10.8 داشته است. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه یکی از مشکلات عمده موضوع زندانیان است، گفت: فرصت برای تشریح این مشکلات نیست اما اصلاح امور مرتبط با آن را در سر لوحه اقدامات و برنامهها قرار داده و توانستیم در حل آنها گام برداریم تا بخش عمده اشکالات اساسی را برطرف سازیم و با توسعه و بهینهسازی زندانها فضای تربیتی و اصلاحی فراهم شود. وی یکی دیگر از اقدامات دستگاه قضایی را پیشگیری از وقوع جرم از جمله جرایم انتخاباتی ذکر کرد و گفت: در سال 89 معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم شروع به کار کرد و در سال 90 با تشکیل کارگاههای علمی - کاربردی مدیریت و کنترل وقوع جرم در 7 منطقه کشور اقدامات مناسبی انجام شد همچنین با تشکیل کمیته پیشگیری از جرایم انتخاباتی شاهد موفقیت در ایجاد محیط امن و کاهش جرایم انتخاباتی بودیم. آملی لاریجانی ادامه داد: مقوله حقوق بشر به لحاظ مختلف از مقولات بحث برانگیز است و دشمنان انقلاب با نقاب طرفداری از حقوق بشر وارد میدان میشوند در حالیکه خودشان بیشترین نقض حقوق بشر را انجام داده و با سرکوب مردم مسلمان در کشورهای مختلف آنها را از ابتداییترین حقوق خود باز میدارند و در مقابل ایران را متهم به نقض حقوق بشر میکنند. وی افزود: ستاد حقوق بشر با تمام امکانات در عرصه مقابله با این هجمهها حضور یافته و به دفاع از مواضع نظام پرداخته و همچنین با حضور در مجامع بینالمللی نسبت به این توطئهها پاسخ میدهند جمهوری اسلامی نشان داده در جهادی گسترده به هیچ وجه از مواضع حق خود کوتاه نمیآید.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
:: بازدید از این مطلب : 176
|
|
آرشیو مطالب پیوند های روزانه مطالب تصادفی مطالب پربازدید چت باکس
تبادل لینک هوشمند پشتیبانی LoxBlog.Com
|